نخستين سمينار از نوآورى سيستميک تا نوآورى سيستماتيک
در این سمینار قصد بر این است تا با مفاهیم سیستمی به موضوع نوآوری و ابعاد مختلف آن پرداخته شود . عنوان انتخاب شده به منظور تاکید بر پویایی نوآوری از حرکت زیر بنایی برای ایجاد اکو سیستمهای مبتنی بر نگرش سیستمیک تا برنامه ریزی های توسعه و تعالی نوآوری با رویکرد های سیستماتیک می باشد . به منظور اطلاع مخاطبان متن زیر تهیه شده است تا درک همسو و هماهنگی از این امر حاصل شود .
- تفکر سیستمی
System thinking
تفکر سیستمی به عنوان راهی برای درک یک سیستم پیچیده تعریف می شود که به کاوش در بخش های مرتبط، مرزها و دیدگاه های درون آن سیستم توجه می کند.
به جای یک رویکرد سیستماتیک، تفکر سیستمی یک رویکرد سیستمیک دارد. اگر از تعادلی بین رویکردهای سیستماتیک و سیستمیک استفاده کنید، تحقیقات می تواند مؤثرتر باشد.
- نوآوری سیستمی
Systemic innovation
اکثر مردم آن را به سادگی به عنوان نوعی از نوآوری تعریف می کنند که در آن ارزش تنها زمانی بدست می آید که نوآوری به طور هم افزایی با سایر نوآوری های مکمل ادغام شود و از مرزهای یک سازمان فراتر رود. بنابراین، اصطلاح “سیستمیک” به وجود یک سیستم نوآوری هماهنگ اشاره دارد.
نوآوری سیستمی شامل پیشرفت در همه بازیگران، از ارائه دهندگان فناوری و کارآفرینان گرفته تا تنظیم کننده ها، برنامه ریزان و تولیدکنندگان خدمات و کالا ها و مصرف کنندگان است. یعنی تعالی سیستم را دنبال می نماید ..
- نوآوری سیستماتیک
Systematic innovation
وقتی یک رویکرد سیستماتیک برای نوآوری اجرا میکنید، سعی میکنید شانس تحقق ایدهها را بهینه کنید – موفقیتآمیز یا غیرواقعی. یک رویکرد سیستماتیک تضمین می کند که ایده های امیدوارکننده فرصت داده می شوند و مورد بررسی قرار می گیرند و راهی برای تحقق آنها پیدا می شود.
این مفهوم تأکید می کند که نوآوری سیستماتیک نتیجه حل مشکلاتی است که مانع از توسعه مداوم و موفقیت پایدار یک تجارت می شود. نوآوری سیستماتیک به طور مؤثر توسط حل کننده های ماهری که به ابزارهای تفکر خلاق دسترسی دارند، انجام می شود.
- تفاوت دو مفهوم
systemic and systematic difference
سیستماتیک کلمه قدیمی تر و رایج تر است. اغلب چیزی را توصیف می کند که بر اساس یک سیستم یا روش انجام می شود. سیستمیک آنچه را که به کل یک سیستم مربوط می شود یا بر آن تأثیر می گذارد، توصیف می کند. واژه های سیستمی و سیستماتیک هر دو صفتی هستند که از سیستم اسمی آمده اند.
دو صفت از کلمه “سیستم” ناشی می شود. تفکر سیستمی، تفکر بر حسب کل، ممکن است با تفکر سیستماتیک، که تفکر خطی و گام به گام است، مقایسه شود. به همین ترتیب، تشخیص عمل سیستمی و عمل سیستماتیک امکان پذیر است.
بنابراین جدا کردن یکی از دیگری سخت است. به عنوان مثال، اعصاب برای سیستم عصبی سیستمیک هستند. از سوی دیگر، سیستماتیک چگونگی انجام کاری را توصیف می کند. یک فرآیند سیستماتیک عمدی، روشمند و بر اساس یک برنامه یا مراحل گام به گام است.
به عنوان مثال، فشار خون بالا یک مسئله سیستمیک است که کل بدن را تحت تاثیر قرار می دهد. یا بحران آب و هوا مستلزم تغییر سیستمیک است زیرا این مسئله ای نیست که یک فرد یا گروه به تنهایی بتواند با آن مقابله کند.
- نوآوری کوانتومی
Quantum innovation
نوآوری محصول کوانتومی ایجاد یک محصول کاملاً جدید به دلیل اکتشافات فناوری پیشرفته است. محصولات جدید مانند هیچ محصول دیگری هستند که در حال حاضر مورد استفاده قرار نمی گیرند و در طبیعت پیشگام هستند. نوآوری محصول کوانتومی شرکت ها را مجبور می کند تا تغییری ایجاد کنند تا بتوانند به عنوان یک نیروی رقابتی باقی بمانند.
«نوآوری کوانتومی» به بهترین وجه به عنوان محصولی خلاصه میشود که فناوریهای گذشته را ترکیب میکند تا یک محصول کاملاً جدید و کاملاً غیرمنتظره بسازد. ماشین را در نظر بگیرید. بسیاری از فناوریهای مربوط به ساخت خودرو در اختراعات قبلی استفاده شده بود.
- ارکستراتور نوآوری
Innovation orchestrator
فناوری به یک محرک حیاتی برای تولید ارزش تبدیل شده است. اما در بسیاری از موارد، فشار برای حرکت سریع منجر به تمرکز بیش از حد بر روی خود فناوری می شود و به اندازه کافی بر هر چیز دیگری که برای کارآمد کردن آن برای یک سازمان لازم است، می شود. این می تواند منجر به انبوهی از مشکلات شود، از جمله مجموعه ای از کارکنان ناهماهنگ که ارزش افزوده ای ندارند .
ایجاد دستاوردهای قابل توجه از هوش مصنوعی و فناوری به معنای ادغام چندین جنبه سازمان مانند پذیرش، استراتژی تجاری، داده ها، مدل عملیاتی، مقیاس بندی و استعداد است. یک ارکستراتور در همه اینها وظیفه دارد. آنها به فناوری از دیدگاه موضوعات بین رشته ای کسبوکار نگاه میکنند و بیشتر وقت خود را صرف کمک به رهبران کسبوکار میکنند تا تغییرات معناداری را در سراسر سازمان تنظیم کنند.